پاسخ رئيس انجمن سينماداران به صحبت هاي تهيه كننده فيلم «كلاه قرمزي
و بچه ننه» |
طرف حساب سينماداران، پخش كننده است نه تهيه كننده |
گروه سينماي ايران - انتقاد حميد مدرسي تهيه كننده «كلاه قرمزي و بچه ننه» از
پرداخت نشدن سهم فروش اين فيلم از سوي سينماداران، واكنش محمد قاصد اشرفي رئيس
انجمن سينماداران و مالك سينما ماندانا را در پي داشت. مدرسي كه با خبرگزاري
مهر گفتگو كرده بود با انتقاد از سينماداران گفته بود: اكثر سينماها به
تهيهكنندگان بدهكار هستند. حدود 70 درصد سينماداران سر فيلم كلاه قرمزي و بچه
ننه به ما بدهكار هستند. وي همچنين گفته بود: كلاه قرمزي و بچه ننه در سينما
ماندانا كه متعلق به رئیس انجمن سينماداران است؛ 290 ميليون تومان فروش كرده
است اما تا اين لحظه وي يك ريال هم به ما نداده است. ديروز محمد قاصد اشرفي
مالك سينما ماندانا و رئيس انجمن سينماداران توضيحي براي باني فيلم ارسال كرد و
با انتقاد از صحبت هاي حميد مدرسي، طرف حساب سينماداران را نه تهيه كننده كه
فيلميران پخش كننده كلاه قرمزي و بچه ننه دانست. متن توضيح رئيس انجمن
سينماداران را ميخوانيد:
بخود گفتم جواب است اين، نه جنگ است
كلوخ انداز را پاداش سنگ است
يك دوست عزيز تهيه كننده اي با ناراحتي خبر از چاپ نامه اي منتسب به حميد
مدرسي در ستون خبر «باني فيلم» در مورخه 30/9/91 آگاهم كرد، هنوز مطلب فوق را
نخوانده بودم كه عزيزي ديگر با ابراز ناراحتي فرمودند: آن روز كه از حضور قارچ
مانند برخي از تهيه كنندگان سخن مي گفتي رنجيدم ولي امروز با خواندن اين
هجويات، به صحت گفته هايت ايمان آوردم و تقاضاي پاسخي درخور براي اين اكاذيب
دارم.
با خواندن آن متأسف شدم و با خود گفتم: هر دم از اين باغ
بري ميرسد/ تازه تر از تازه تري ميرسد.
ضمن احترام به تهيه كنندگاني كه همواره حمايت خود را از صنف سينماداران دريغ
نكرده اند، متأسفانه ايشان فراموش كرده اند كه صنف تهيه كنندگان و سينماداران
لازم و ملزوم هم بوده و چنين رفتارهاي غير صنفي نتيجه اي جز بدنامي براي
خودشان نخواهد داشت و صد افسوس اينكه ايكاش ايشان فقط اندكي مي دانستند كه: هر
كه آبي خورد كه بنوازد/ دروي، آب دهن نيندازد. جناب مدرسي به جاي اينكه در تلاش
براي رفع بحران باشيد، من كه ميدانم اما براي دوستاني كه بي اطلاعتند بفرمائيد
قصدتان از ايجاد اين آشوب و بلوا، چيست؟
اينجانب لازم ميدانم قبل از پاسخ به شما، ابتدا دوباره يادآوري كنم از جمله
عواملي كه در تداوم بحران در صنعت سينماي كشورمان دخيل بودهاند يكي ناعادلانه
بودن سهم طرفين قرارداد فيلم است، كه خوشبختانه اكثراً با بودجه هاي آنچناني و
حمايت هاي دولتي ساخته ميشوند و با اندك سرمايه شخصي حتي در صورت شكست در
گيشه نيز باعث متضرر شدن سازندگان آن نميشود ولي سينماها با وجود هزينه هاي
ثابت كه روز به روز نيز افزايش مييابد بدون هيچگونه سوبسيد و حمايتي، در صورت
عدم فروش فيلم متضرر شده و در صورت فروش در گيشه كه شامل يك يا دو فيلم در سال
است، تنها ميتوانند تا حدودي بدهي هاي قبلي را صاف نمايند كه در هر صورت،
متضرر باقي ميمانند. عامل ديگر نيز كه از اواخر دهه 60 آغاز و در دهه 70 به
اوج خود رسيد، عدم نظارت درست در جذب تهيه كنندگان بود، به طوري كه در كنار
قديمي هاي اين حرفه و تازه واردين فرهنگي و هنري كه با توانايي شان خود را در
اين صنف تثبيت نمودند، گه گاه افرادي نيز كه از سينما فقط نام آن را بلد بودند
و از هنر و فرهنگ تهي، نيز به خانواده سينما وارد شدند. همين ناهمگوني سينما را
با افت و خيزهاي نامتعادل مواجه نمود و يكي از شانس هاي دهه هفتاد سينماي
ايران به پشتوانه حضور هنرمندان محبوب و مردمي (ايرج طهماسب و حميد جبلي) تهيه
كنندگاني را از حاشيه به گود وارد كرد و تجربه نيز ثابت كرد كه تنها نمره قبولي
كارنامه شان همان مشاركت با آن گروه هنري بود.
هرچند نميتوان منكر ظهور يكي، دو فيلم ديگر كه به پشتوانه
همان فيلم در مقطع هاي زماني نام تهيه كننده مذكور را موقتي از تاريكخانه
خارج نموده و مجدداً به همان جايگاه اصلي و سكون بر ميگرداند ناديده گرفت.
جناب مدرسي، هرچند كه ميدانم به قول شاعر:
سبويي كه سوراخ باشد نخست/ به موم و سريشم نگردد درست
و اگرچه مطمئنم آناني كه تنها نام سينما را يدك نميكشند از تهمت و دروغ و
افتراي حضرت عالي در اين نامه كاملاً آگاهند و نيازي به اثبات آن توسط من
ندارند و مسلماً نه به قصد پاسخگويي به شما كه فقط جهت رفع تشويش اذهان عمومي
به آن جهت كه قبلاً نيز در پاسخ گويي به هم گروهتان كوتاهي كردم و باعث رنجش
عزيزاني شدم اين بار وظيفه خود ميدانم در برابر اين اكاذيب، سكوت نكنم و
پاسخگو باشم. ضمن اينكه ابتدا يادآوري ميكنم براي هر يك از اكاذيب و اتهامات
وارده حق خود و سينماهاي ديگر را براي شكايت از شخص شما محفوظ ميدانم.
الف)
بر اساس قرارداد فيلم (كلاه قرمزي و بچه ننه) في مابين سينما ماندانا و
سينماهاي ديگر با شركت فيلميران، نامي از شما نبوده و طرف حساب اينجانب و
سينماهاي ديگر شخص شما نيستيد كه به خود اجازه مي دهيد، سينماهاي كشور را متهم
نمائيد.
ب)
فيلم
نام برده در تاريخ 26/5/91 در سينماها اكران و در تاريخ 17/8/91 خاتمه ياقت بر
اساس آئين نامه شوراي صنفي نمايش پس از 15 روز سينماها موظف به پرداخت سهم
طرفهاي قرارداد فيلمها هستند. لذا پورسانت فيلم (كلاه قرمزي و بچه ننه)
27
روز به تعويق افتاده نه
4 ماه!
ج) طرف قرارداد فيلميران با مجموعه سينماي ماندانا، با امضاء مدير و مالك رسميت
يافت و اينجانب با سمت رئيس هيئت مديره انجمن سينماداران آن را امضاء نكرده
ام و جنابعالي نيز حق نداشته ايد براي مقاصدتان از سمت اينجانب سوء استفاده
نمائيد.
د) بر اساس فروش اين سينما كه طرف قرارداد، فيلميران نيز از آن مطلع هستند. سهم
طرفين تقريباً
87
ميليون تومان است، نه
290
ميليون تومان كذايي شما!
ه)
شما بر اساس چه مدركي به خود حق مي دهيد، سينماداران را متهم به انباشتن پول در
حساب و استفاده از سود آن كنيد! اين تجارت فقط مخصوص شماست كه با صرف اندك
هزينه اي به سودي سرشار رسيده و كنترل رفتار خود را از دست مي دهيد. چه حقي
داريد كه سينماداران را به سوء استفاده از اين شرايط متهم كنيد در حالي كه
همگان اذعان دارند كه سينماداران در شرايط بحران مالي به سر ميبرند و قطعاً
كسي كه اندك آگاهي داشته باشد مي داند. با يك گل بهار نميشود و صرفاً يك فيلم
پرفروش دردي از آلام سينماداران را درمان نميكند. ما همواره از عدم توانايي
مان در پرداخت پورسانت ها سخن گفته ايم و چيزي را از كسي مخفي نكرده ايم.
كه شما آن را به عنوان دادخواهي در بوق و كرنا ميكنيد.
و) فرموديد طرف حساب قرارداد پيگير موضوع هستند. از آنجایي كه در اين قرارداد
شما فاقد هرگونه وجه قانوني هستيد. بهتر است خود را خسته نكنيد و در اموري كه
به شما ربط ندارد دخالت نكنيد و به جاي نشر اكاذيب و مظلوم نمايي، منتظر نتيجه
درخواست طرف قرارداد فيلم از شوراي محترم صنفي نمايش باشيد.
ذ)
خوشحال شدم وقتي شنيدم دوستان حوزه هنري كه هميشه متهم ميشدند در پرداخت
پورسانت فيلم ها تعلل ميكنند. به يمن فيلم پرفروش شما در كوتاه ترين زمان
ممكن با اين فيلم تسويه حساب كردهايد. اميدوارم همواره موفق و مويد باشيد.
در آخر نيز از اين بيت تمسك ميجويم كه (به قدر شغل خود بايد زدن لاف/ كه زر
دوزي نداد، بوريا باف) از آنجايي كه شما را به عنوان يك تهيه كننده متعهد قبول
ندارم؛ شخصاً دليل اين همه خودزني هاي شما را مي دانم. ولي به آن وقعي
نمينهم، اما به شما نصيحت ميكنم اگر قصد عوض كردن شغلتان را نداريد، قدري به
خود آييد و وجهه خود را بيش از اين مخدوش نكنيد. كه با ادامه اين روند آنكه در
آينده ضرر خواهد ديد، شما هستيد، نه سينماداران...
از آنجایي كه جناب حميد مدرسي در يك رسانه
رسمي، علناً اتهامات كذب و واهي را به اينجانب نسبت داده اند، از جناب آقاي
عليرضا سجادپور معاونت محترم سينمایي و اعضاي محترم شوراي صنفي نمايش تقاضا
دارم، از ايشان جهت پاسخگويي به اين اتهامات دعوت نمايند. چنانچه مراجع صنفي در
رفع اين مشكل اقدامي نكنند. حق خود ميدانم از طريق مراجع قانوني از ايشان در
مقابل افتراهاي بي اساسشان شكايت نمايم.
منبع
خبر:
روزنامه سینمایی «بانی فیلم» |
آماده سازي و تنظيم خبر:
مدير سايت |
04 دی ماه
1391 |
|