پس از صحبت
های ناامید کننده سینماداران پیرامون وضعیت اسفبار سینماهای کشور طی چند روز
گذشته، باید بپذیریم که واقعاً وضعیت سینماها بحرانی است! طی هفت ماه گذشته
فقط
۲۵میلیارد
تومان، درآمد
۲۵۰
سالن سینما بوده است. از این مبلغ نزدیک به
۷۰
درصد متعلق به سینماهای تهران و مابقی متعلق به سینماهای شهرستانها بوده و از
صددرصد سهم سینماهای تهران نزدیک به
۸۰
درصد درآمد متعلق به
۱۰
پردیس و سالن سینمایی تهران در
۱۰
نقطه شهر است (پردیس و سینماهای آزادی، ملت، زندگی، اریکه ایرانیان، فرهنگ،
ایران، ماندانا، جوان، آفریقا، استقلال) مابقی سینماهای تهران کمتر از
۲۰
درصد درآمد سینماها را در اختیار دارند و در شهرستانها وضعیت به مراتب بدتر است
به نحوی که فقط سه شهر اصفهان، شیراز و مشهد نزدیک به
۷۰
درصد فروش سینماهای شهرستانها را در اختیار دارند و در رتبه های بعدی رشت،
اهواز، ساری، سنندج و قم توانستهاند سهمی ناچیز از فروش فیلمها داشته باشند.
در تهران حدود سه میلیون و
۲۰۰هزار
نفر به دیدن فیلمهای روی پرده رفتهاند و در شهرستانها به دلیل تفاوت بهای
بلیت، نزدیک به دو میلیون و
۲۰۰هزار
نفر به سینما مراجعه کردهاند و مخاطب هفت ماهه امسال تاکنون به مرز پنج و نیم
میلیون نفر در سراسر کشور رسیده اند. با این حساب چنانچه بخواهیم تا پایان
سال به میزان مخاطب سال
۹۱ -که
پایین ترین میزان مخاطب
۳۴
سال گذشته بوده است- برسیم باید سینماهای کشور سه میلیون مخاطب دیگر را جذب
کنند! با توجه به فیلم های در نوبت اکران این میزان جذب مخاطب غیر ممکن است!
خب چه باید کرد؟
نگارنده پیش از این هم در هر مجالی که فراهم شد یادآور شدم دولت یازدهم برای
مدیریت بحران های سینمایی باید به یک برنامه کوتاه مدت در اسرع وقت دست پیدا
کند و برای اینکه نسیم «تدبیر» و «امید» در سینماهای کشور «حس» شود، اجرای چند
برنامه عاجل را در دستور کار قرار دهد.
اول فیلم هایی که با نگاه تجاری تولید شدهاند و جایگاه هنری و ربودن جوایز
برای جشنواره فجر را در سر ندارند به اکران درآیند (معتقدم که جشنواره فجر به
یکی از موانع اصلی رشد و توسعه سینمای ایران تبدیل و رونق
یازده
روز جشنواره ارجح تر از رونق
۳۶۵
روز سینماهای کشور شده است!)
دوم تعدادی از فیلم های توقیفی که میدانیم میتوانند مجوز پخش اخذ کنند،
شورای پروانه نمایش سریعتر وضعیت نمایششان را مشخص کند تا به اکران سینماها
درآیند.
سوم سینمای ایران برای برون رفت از وضعیت بحرانی سالن های سینمایی کشور راهی
ندارد تا نسبت به سیاست های نمایش فیلم خارجی تجدید نظر کند. سینما بدون حضور
و نفس مردم زنده نیست و برای ادامه حیات سینماهای کشور باید به سیاست های
توسعه ای دست یابیم که حضور مردم به سمت افزایش میل کند. قطع سیطره نمایش
فیلم های غیرکیفی تولیدکنندگان تمامیت خواه داخلی از سرنوشت محتوم سینماهای
کشور، مهمترین سیاست توسعه ای سینمای ایران در چهارسال آینده است که میتواند
حوزه توزیع و نمایش سینماهای کشور را به حیات طبیعی خود نزدیک کند؛ سیاستی که
حوزه توزیع و نمایش سینمایی را ابتدا در ذیل سیاست های مراکز خدماتی تعریف کند
و سپس دولت همانند سایر دولتهای توسعه یافته برای بالندگی سینمای فرهنگی خود
هزینه اش را بپردازد نه اینکه همانند
۳۴سال
گذشته سینماها بجای دولت ها هزینه های سیاست های فرهنگی و هنری پر اشتباه را
با تعطیلی و ورشکستگی خود بپردازند! میدانید که در این
۳۴
سال نزدیک به
۳۰۰
سینما تعطیل شده اند و این تاوان سنگین سیاست های سینمایی دولت هاست و ایضاً
انحصار تولیدکنندگان غیرکیفی سینمای ایران.
منبع
خبر:
روزنامه شرق |
آماده سازي و تنظيم خبر:
مدير سايت | 14 آبان
ماه
1392 |
|